English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blow resulting in death U ضربه منجر به موت
combination shot U ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
circus catch U گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
residual sum of squares U مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
regression sum of squares U مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression U مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
assisting U پاس منجر به گل
assists U پاس منجر به گل
conduce U منجر شدن
lead U منجر شدن
assisted U پاس منجر به گل
eventuate U منجر شدن
leads U منجر شدن
trepan U منجر شدن به
conducive U منجر شونده
assist U پاس منجر به گل
redound U منجر شدن
endo U تصادف منجر به واژگونی
explusion foul U خطای منجر به اخراج
buttending U خطای چوب منجر به پنالتی
turnover U خطای منجر به از کف دادن توپ
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
stalement U گره خوردن منجر به اعلام سرپا
concussion U صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
paths U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
probative U حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود
amuck U یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. U روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
bombs U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
recital U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recitals U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
amount U مجموع
sum U مجموع
total U مجموع
totalling U مجموع
totaled U مجموع
summation U مجموع
totaling U مجموع
totalled U مجموع
over all U مجموع
sum total U مجموع
sums U مجموع
lumps U مجموع
ensembles U مجموع
ensemble U مجموع
movements U حرکات
totals U مجموع
lump U مجموع
lumped U مجموع
upwash U حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
rings U حرکات دارحلقه
triad U مجموع سه چیز
puerilism U حرکات کودکانه
pentachord U مجموع پنج نت
anecdotage U مجموع حکایات
logic sum U مجموع منطقی
peristalsis U حرکات حلقوی
totality U تمامیت مجموع
school figures U حرکات اسب
compulsory U حرکات اجباری
rootage U مجموع ریشه ها
sideways sum U مجموع جانبی
air movements U حرکات هوایی
modulo two sum U مجموع به پیمانه دو
retrograde movement U حرکات به عقب
motion analysis U تحلیل حرکات
play marking U حرکات تهاجمی
triads U مجموع سه چیز
pump U حرکات فریبنده
prescribed exercise U حرکات اجباری
iambus U وتد مجموع
checksum U مجموع مقابلهای
check sum U مجموع مقابلهای
cadence U موزونی حرکات
cadences U موزونی حرکات
calisthenics U حرکات نرمشی
iamb U وتد مجموع
compulsory freestyle U حرکات اجباری
eurythmics U تناسب حرکات
eye movements U حرکات چشم
gestures U حرکات بیانگر
pumped U حرکات فریبنده
altogether U همگی مجموع
movements U حرکات یکانها
pumps U حرکات فریبنده
calisthenics U حرکات سوئدی
voluntary exercise U حرکات اختیاری
totyality U جمع مجموع
sum of squares U مجموع مجذورات
optional U حرکات اختیاری
sum of squares U مجموع مربعات
summation U مجموع یابی
tactical movement U حرکات تاکتیکی
sum of products U مجموع حاصلضرب
summated ratings U مجموع درجه ها
tercet U مجموع سه چیز
russian revolution U وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
Sophrosyne U وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
girlishness U حرکات یا حالات دخترانه
disported U حرکات نشاط انگیزکردن
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
music of the spheres U اهنگ حرکات افلاک
fore and aftring U مجموع بادبانهای کشتی
disport U حرکات نشاط انگیزکردن
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
adiadokinesis U زوال حرکات تناوبی
piaffe U نمایش حرکات یورتمهای
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
eurythmics U حرکات بدنی موزون
disporting U حرکات نشاط انگیزکردن
disports U حرکات نشاط انگیزکردن
appeasement gestures U حرکات صلح جویانه
air movement section U قسمت حرکات هوایی
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
imbic U دارای وتد مجموع
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
mass diagram U منحنی مجموع بدهها
lunes U حرکات جنون امیز
circulation control U مدار کنترل حرکات
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
air register U تنظیم حرکات هوایی
iambic U وابسته به وتد مجموع
alpine combined U مجموع مسابقههای الپاین
cordage U مجموع طنابهای کشتی
baronage U مجموع بارونها و نجبا
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
gestural U متضمن حرکات واشارات
toting U جمع کردن مجموع
surged U حرکات افقی اب دریا
notations U ثبت حرکات شطرنج
notation U ثبت حرکات شطرنج
totes U جمع کردن مجموع
road movement U حرکات روی جاده
toted U جمع کردن مجموع
tote U جمع کردن مجموع
surges U حرکات افقی اب دریا
sewerage U مجموع مجرای فاضلاب
aggregate U مجموع جمع کردن
aggregates U مجموع جمع کردن
total search result U مجموع نتیجه جستجو
vocabularies U مجموع لغات یک زبان
transposition U تبدیل حرکات شطرنج
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
bureaucracy U مجموع گماشتگان دولتی
bureaucracies U مجموع گماشتگان دولتی
rapid eye movements U حرکات سریع چشم
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
surge U حرکات افقی اب دریا
sum of squares of residual U مجموع مربعات باقیمانده
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
series U مجموع یک دنباله [ریاضی]
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
two person zero sum game U بازی دو نفره با مجموع صفر
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
cardiography U ثبت حرکات وضربان قلب
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
rigging U مجموع طناب و بادبانهای کشتی
percentages U نسبت حرکات موفقیت امیز
total deformation U مجموع تمام تغییر شکلها
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
tics U حرکات غیر ارادی اندامها
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
percentage U نسبت حرکات موفقیت امیز
tic U حرکات غیر ارادی اندامها
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
gears U مجموع چرخهای دنده دار
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
geared U مجموع چرخهای دنده دار
nordic combined U مجموع مسابقات اسکی نوردیک
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
sewarage U زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
gear مجموع چرخهای دنده دار
matmen U مجموع کشتی گیران و داوران
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
score U گرم کردن اسب ثبت حرکات
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com